دیروز که رفته بودم پیاده روی یهویی یه خانومیو دیدم فک کردم عه چقد شبیه صاحبخونه قبلیمونه،چ جالب میشد امروز ببینمش!نیم ساعت نگذشته بود یهو دیدمش اونم تو پارک بودD:رفتم سلام دادم اول گنگ نگام کرد!بعد یهو چشاش گرد شد گفت وااااااییییی چقدر تغییر کردی!مامانمم گفت آره میگن شبیه خواهرش شده،اون خانومم گفت نه خوشگلترهD:نیش منم همچنان باااز!!!بعد با مامانم حرف میزدن هی پنج دیقه یه بار نگام میکرد میگفت همش د,بازم,همون,پارک ...ادامه مطلب