از دندون پزشک متنفرم:|

ساخت وبلاگ
هیچوقتتت هیچوقتتتت به حرف کسی که دندون عقلش صاف دراومده و کشیدتش اعتماد نکنید که جراحی دندون عقل در نداره!:'|لامصب یجوری سوزن بی حسیو بهم زد انگار من عصب مصب تو بدنم نیس اشکم دراومد!بعد فرض کنین اون لحظه استرسم داشتم دیگه قوزبالا قوز داشت به شدت گریم میگرفت تحت فشااار خودمو نگه داشتم:|||میدونستم قراره شبیه جراحی واقعی باشه و اینا به استرسم اضافه نکرد فقط امیدوار بودم شبیه نباشه و ازین پارچه ها روم نذارن:|من داشتم رسما میلرزیدم و دکتره هی لفتش میداد و حرف میزد با دستیارش،بعد که شروع کرد قرچ قرچ بریدن لثه مو شنیدم:|و خرت خرت روی دندونو میزد کنار که دندونه پیدا بشه بعد بکشتش(دندون بالاییم بود که صاف بود و نهفته)یه کوچولو درد کرد که گفتم مال همه درد میکنه و طاقت بیار بعد دو ثانیه ایی دندونو درآورد بخیه زد،خیالم راحت شد گفتم زیادم بد نبود مث اینکه^_^بعد رفت سراغ پایینی که نهفته و کج بود!چشمتون روز بد نبینه رسما زیر دستش داشتم دست و پا میزدم و شرشر کریه میکردم!!!خودشم فهمید اوضام ناجوره هی میگفت یه ذره فشار داره عیبی نداره فقط همین دندونت اینطوریه.تازه وسط اون هیری ویری میپرسید خوبی؟د آخه خوب بودم که اشک شوق نمیریختم برات:|خلاصه بعد بریدن و تیکه تیکه کردنش بالاخره دراومد منم صورتم خیییس:|پاشدم خیلی قوی طوری خودمو به مامانم نشون دادم نگران نشه،بعد همه اینا پاشدیم رفتیم داروخونه آمپول و داروهامو بگیرم،مامانم گفت درد که نداشت؟!بغضم ترکید باز های های گریه کردم:||آمپولرم یجوری خشن تزریق کردن که همه سعیمو داشتم لنگان لنگان را نرم گریه هم نکنم:|تو تاکسی حواسم نبود دارم باز عین ابر بهار گریه میکنم یهو راننده هه به مامانم گفت پشتتون دستمال هستا!مامانم گفت برای چی؟داریم خودمون،آقاهه گفت آخه بدجوری داره گریه میکنه:|||گفتم اگه لازم داشت ورداره:|||منی که این هنه میترسیدم دوتارو همزمان کشیدم!خدا نصیب گرگ بیابون نکنه دردشو!منکه مردم:|||| یه خسته نباشید به کدبانو ها!...
ما را در سایت یه خسته نباشید به کدبانو ها! دنبال می کنید

برچسب : دندون,پزشک,متنفرم, نویسنده : khateratetoosi بازدید : 108 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 10:57